(ناز تماشا)

سیرتگریم و صورت زیبا نمی‌کشیم
روشن_‌دلیم و نازِ تماشا نمی‌کشیم

شرح و بیان عشق ، بُوَد در نهاد ما.
ما درد عشق وامق و عذرا نمی‌کشیم

دیوانه ى محبّت یاریم ما ، ولی.
مجنون نِه‌ایم و منّتِ لیلا نمی‌کشیم

غربالِ معصیت ؛ به جوانی نمودہ ایم
دل را به سمت و سوی تمنّا نمی‌کشیم

یوسف خصال ، شهرهٔ شهریم چونکه ما
چشم طمع ، به سوی زلیخا نمی‌کشیم

کشفِ نظام و خِلقت هستی بُوَد محال
بیهودہ ، رنجِ کشف معمّا نمی‌کشیم

وقت سخن ، سخن به گزافه نگفته‌ایم
از نقش خویش پرده به رؤیا نمی‌کشیم

امروز ، شاکریم ز روزی و لطفِ حق
آهی ، برای روزی فردا  نمی‌کشیم

یک سینه آتشیم چو آتشفشان ز عشق
رنج قبس ، به وادی سینا نمی‌کشیم

قرآن و مسجد است کتاب و مُقام ما
خود را بسوی دیر و کلیسا نمی‌کشیم

چون زنده‌ایم با دم مولای‌مان علی
دست نیاز سوی مسیحا نمی‌کشیم

باشد نژاد ما چو ز گارِ مصطفیٰ (ص)
پا ، پس ز باغ عترت طاها نمی‌کشیم

اهل ولایتیم و ولایت ؛ سرشت‌ ماست
دستِ طلب ، ز درگه مولا نمی‌کشیم

جان را به راہ دوست ، فدا می‌کنیم ما
حتیٰ نفس ، به کوری اعدا نمی‌کشیم

نظم سخن چو نغز و دلآرا و دلکش است
دست از نظام شعر ِ مُقفّا نمی‌کشیم

آگه ز حد و حصر و حریمیم چون که ما
هرگز ز فرش خویش برون پا نمی‌کشیم

آیینه دار ِ مهر و وفا و محبّت‌ ایم .
بر دیدہ ، نقش اهل جفا را نمی‌کشیم

خاک وطن ، به گوهر دنیا نمی‌دهیم
حسرت ، برای خاک اروپا نمی‌کشیم

با بال ِ دل ، به سینه ی آفاق پر زنیم
خود را به سمت لانهٔ عنقا نمی‌کشیم

سایه_نشین دولت فقر و قناعتیم
منّت ز منعمان به تقاضا نمی‌کشیم

مصراع نغز دوست به یاد آمدم که گفت:
دریا دلیم و منّت دریا نمی‌کشیم»

مست عنایت و می (ساقی) کوثریم
منّت ز جام باده و صهبا نمی‌کشیم

سید محمدرضا شمس (ساقی)

اما به گل فرو شده کشتی انقلاب

تا کی کشد این طفل وطن ، از پدر آزار ؟

کاش می‌شد گره خلق خدا بگشایند

نمی‌کشیم ,، ,ز ,سوی ,ِ ,سخن ,، به ,را به ,به سمت ,صورت زیبا ,، برای

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

darokhaneB روزی روزگاری در هالیوود بررسی باتری گوشی ها دیجی مارکت اللهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرض در هوای عدالت علمی،فرهنگی،ورزشی بلاگ گیاه نوش بج سینه یا badge zary :)